پیامبر اعظم(ص) درباره یکی از مصادیق بارز بی‌غیرتی می‌فرماید: هنگامی که زنی آرایش‌کرده از خانه خارج شود و شوهرش نیز به این کار راضی باشد، به ازای هر قدمی که زن بر می‌دارد، خانه‌ای در آتش برای شوهرش بنا می‌شود.

خودآرایی و خودنمایی در انظار عموم از رفتارهای ناهنجار در جامعه است که ارتباط مستقیمی با کجروی‌های جنسی دارد. این موضوع مختص به زنان نیست و در مردان نیز به گونه‌های مختلف انجام می‌پذیرد.


قرآن کریم، خودنمایی و خودآرایی زنان در منظر عمومی را «انحراف جنسی» می‌داند و در آیه 31 سوره مبارکه نور، عبارت «وَلَا یُبْدِینَ زِینَتَهُنَّ» (زنان زیورهاى خود را آشکار نسازند) را دو مرتبه تکرار می‌کند.


مرحوم «فیض کاشانی» در تفسیر این آیه، زینت را به معنای عام زیبایی بدنی، آرایش جسمانی و زیورهای ظاهری می‌داند و معتقد است که؛ خودنمایی چه آشکار ساختن زیبایی‌های طبیعی باشد و چه به نمایش گذاشتن آراستگی‌ها و زیورآلات، رفتار ناهنجار جنسی است.


از پیامبر اعظم(ص) نیز روایت شده که زنان طناز و عشوه‌گر که دل و دین مردان هوسران را می‌ربایند، «دام‌های شیطان» هستند. مراد از طنازی و عشوه‌گری با مرور برخی روایات دیگر مشخص می‌شود که از جمله آن‌ها: پوشیدن لباس نازک، گفتار با لحن نازک و تحریک‌کننده[1] و راه رفتن با عشوه و ناز است، چرا که موجب تحریک مردان و به تعبیر روایات «زنای چشم»‌[2] می‌شود.


در قرآن کریم بر حفظ نگاه تأکید ویژه‌ای شده است و در آیات 30 و 31 به صورت جداگانه به زنان و مردان این نکته را گوشزد می‌کند: «قُل لِّلْمُؤْمِنِینَ یَغُضُّوا مِنْ أَبْصَارِهِمْ وَیَحْفَظُوا فُرُوجَهُمْ ذَلِکَ أَزْکَى لَهُمْ إِنَّ اللَّهَ خَبِیرٌ بِمَا یَصْنَعُونَ»؛ به مردان با ایمان بگو دیده فرو نهند و پاکدامنى ورزند که این براى آنان پاکیزه‏تر است زیرا خدا به آنچه مى‏ کنند آگاه است.

«وَقُل لِّلْمُؤْمِنَاتِ یَغْضُضْنَ مِنْ أَبْصَارِهِنَّ وَیَحْفَظْنَ فُرُوجَهُنَّ وَلَا یُبْدِینَ زِینَتَهُنَّ إِلَّا مَا ظَهَرَ مِنْهَا»؛ و به زنان با ایمان بگو دیدگان خود را [از هر نامحرمى] فرو بندند و پاکدامنى ورزند و زیورهاى خود را آشکار نگردانند مگر آنچه که طبعا از آن پیداست.


غیرت پسندیده
از بحث اول مسئله یعنی رفتار ناهنجار زنان که گذر کنیم، مورد دوم نقش مردان در کنترل و حفظ نوامیس است؛ چیزی که از آن در متون دینی «غیرت» یاد می‌شود. یعنی مؤمن نباید نسبت به اطرافیان خود بی‌تفاوت باشد[3]، چرا که خداوند «غیور» است [4] و بی‌غیرتی را نمی‌پسندد.


به بیان دیگر، غیرت با کرامت و عزت در هم تنیده شده و به هر میزان که شخص از کرامت و عزت برخوردار است، از غیرتمندی بهره دارد. از همین روست که در نهج‌البلاغه امیرالمؤمنین(ع) آمده است: انسان غیور زنا نمی‌کند![5] همچنین حضرت در جای دیگری می‌فرماید: ای‌ مردم‌ عراق‌! با خبر شدم‌ که‌ زنانتان‌ دوشادوش‌ مردان‌ در راه‌ حرکت‌ می‌کنند، آیا شرم‌ نمی‌کنید؟ خدا لعنت‌ کند کسی‌ را که‌ غیرت‌ نمی‌ورزد! [6]


از امام صادق(ع) نیز روایت شده است: «حُرِّمَتِ الجَنَّهُ عَلَی الدَّیُّوثِ»؛ بهشت بر مردان بی‌غیرت حرام است.[7]

پیامبر عظیم الشأن اسلام نیز درباره یکی از مصادیق بارز بی‌غیرتی می‌فرماید: هنگامی که زنی آرایش کرده و معطر از خانه خارج شود و شوهرش نیز به این کار راضی باشد، به ازای هر قدمی که زن بر می‌دارد، خانه‌ای در آتش برای شوهرش بنا می‌شود.[8]

امام باقر(ع) نیر نماز فرد بی‌غیرت را مورد قبول نمی‌داند و می‌فرماید: «ثَلاثَهٌ لایُقبَلُ مِنهُم صَلاهٌ: مِنهُمُ الدَّیُّوثُ».[9]

ناگفته نماند غیرت صحیح و به‌جا نه تنها برای شخص که برای جامعه نیز مفید است؛ شهید مطهری در این باره می‌گوید: انسان غیور همانطور که راضی نمی ‏شود دامن ناموس خودش آلوده گردد، راضی نمی‏ شود دامن ناموس اجتماع هم آلوده شود.[10]


مرحوم فیض کاشانی (1007 ـ 1090 هجری قمری) در کتاب الوافی[11]، بابی با عنوان «باب الغیره» گشوده و روایات متعددی در مورد غیرت و ویژگی‌های شخص غیور آورده است.

از جمله در این روایات چنین آمده است: مردی که در مورد رفتار ناسالم جنسی همسرش بی‌تفاوت باشد، از سوی فرشتگان «بی‌غیرت» نام گرفته است. از چنین مردی به عنوان «منکوس القلب» (کج‌سرشت و وارونه‌دل) یاد شده که روح ایمان از او گرفته شده و خداوند از او بیزار است؛ بهشت بر چنین فردی حرام و عذاب دوزخ برای او فراهم آمده است.


غیرت نا‌به‌جا
اسلام همواره جانب اعتدال را رعایت کرده و پیام‌آور آن می‌فرماید: «خیر الامور اوسطها» [12] در قرآن کریم نیز ریشه اعتدال(عدل) 27 بار آمده است که مهر تأییدی بر این موضوع است.


بنابراین همانطور که بی‌غیرتی رفتاری نابهنجار است، غیرت بی‌جا نیز واکنشی ناسالم است که ریشه در بدگمانی دارد و به «تهمت جنسی» منجر می‌شود و چه بسا شخص مورد اتهام را به کج‌رفتاری سوق دهد. این موضوع حتی اگر به صورت غیبت نیز مطرح شود باز آسیب‌های خاص خود را به همراه دارد. [13]


مرحوم فیض در پایان «باب الغیره»، روایتی را از امام علی(ع) نقل کرده است که حضرت در نامه‌ای سفارش می‌‌کند: «ایاک و التغایر فی غیرموضع الغیرة فان ذلک یدعو الصحیحة منهن الی السقم...؛ [14] از غیرت‌ورزی نابجا بپرهیز، چون که زنان سالم را به آلودگی می‌افکند... .


در قرآن کریم، کیفر افرادی که بر زنان پاکدامن تهمت جنسی می‌زنند، بسیار سنگین است. خداوند می‌فرماید: «و کسانى که به زنان پاکدامن تهمت [زنا] مى ‏زنند، سپس چهار شاهد نمى‏ آورند، ایشان را هشتاد تازیانه بزنید، و دیگر هرگز شهادت آنان را قبول نکنید، و اینانند که فاسقند»[15].


در پایان ذکر این نکته ضروری به نظر می‌رسد که اگر مرد بد دلی نسبت به پاکدامنی همسر خود دچار شک و شبهه است، بهتر است پیش از آنکه به او بهتان بزند، این آیه شریفه را به یاد آورد: «مرد زناکار جز با زن زناکار یا مشرک ازدواج نمی‏کند، و زن زناکار را جز مرد زناکار یا مشرک به ازدواج خود در نمی‏ آورد.» [16]
پی‌نوشت‌ها

 

بی غیرتی ازجمله صفات رذیله­ای است که در زمان ما نسل بشر را بیش از پیش به چالش کشیده و استعمارگران و سرمایه­دارن و قدرتهای سلطه­گر دست در دست هم در پی ترویج و اشاعه آن هستند تا ملتها را از داخل تهی کرده، روح مردانگی و آزادیخواهی را در آنها منسوخ سازند تا هر چه بیشتر و آسانتر بتوانند امیال و خواسته های پلید خود را در جهان کنونی پیاده کنند.
تعریف بی غیرتی
غیرت و حمیت در لغت، شدت حرارت و علاقه و تعصّبی است که از لطافت باطن سرچشمه گرفته و در دفاع از حریم شخصی بکار می­رود[1] و در اصطلاح علمای اخلاق عبارت است از سعى در محافظت آنچه نگاهبانى آن لازم است؛ از دین و آبرو و شرف و ناموس و اموال و اولاد که نتيجه شجاعت و بزرگى و قوّت نفس است و از ملكات شريف و نقاط قوت شخص به حساب می­آید و مردانگى به آن تحقّق یافته، فاقد و بی مایه از آن، از جرگه مردان به دور است.[2] بنابراین غیرت و حمیت را از آن رو به این نام نهاده­اند که به هنگام دفاع از حریم خصوصی خود در مقابل مهاجم و تعرض کننده، فشار خون و حرارت بدنی شخص بالا رفته در مقام دفاع برمی­آید.
با توجه به مطالبی که دربارۀ غیرت گفته شد معنا و مفهوم بی­غیرتی آشکار می­شود که عبارت است از كوتاهى و اهمال در محافظت از آنچه نگاهبانى آن لازم است، از دين و عرض (ناموس و آبرو) و اولاد و اموال، که آن هم از نتايج كوچكى و ضعف نفس است که از مهلكات بزرگ به شمار مى‏رود و گاه به ديّوثى و قيادت منجر مى‏شود.[3]
بی غیرتی از منظر سنت
انبیاء و اولیاء که پرچمداران راهنمایی انسان هستند از این مسأله مهم که مفاسد و تبعات ویرانگری هم برای نظام خانواده و هم برای اجتماع در پی دارد غافل نبوده، به مقابله با آن پرداخته­اند. در ذیل به نمونه­هایی از آن اشاره می­کنیم:
رسول خدا صلّى اللَّه عليه و آله و سلّم فرموده است:
«دل مرد بى‏غيرت، وارونه و سر به­زیر است»[4] (به این معنا که برخلاف خوى انسانى است).
امير المؤمنين عليه السّلام هم (هنگامى­كه در عراق بودند) فرمودند:
«اى اهل عراق شنيده‏ام كه زنان شما در راهها با مردان برخورد مى‏كنند (و در جاى شلوغ به يكديگر شانه مى‏زنند كه راه بدهند) آيا شرم نمى‏كنيد؟»[5]
حال چه باید گفت در مورد اتفاقاتی که در جامعه بشری به وقوع پیوسته است و گروههایی با نامها و عناوین فریبنده همچون فمنیسم و دفاع از حقوق زنان، خانمها و نوامیس مردم را به انواع حیله­ها و ترفندها به انظار عمومی فراخوانده آنها را در میان مردان و جامعه­ای مسموم رها می­کنند تا دستان پلید عده­ای سودجو یا هوسران یا افرادی جاهل و غافل به بهره کشی از این مخلوقات لطیف و وزنه­های مؤثر اجتماع پرداخته، کیان خانواده را سست کنند و با شعارهای پوچ و دهان پُرکن، آبرو و حیثیت و قداست آنها را به باد اشتباهات خود دهند و گاهی با دادن اعلامیه­ها و بیانیه­هایی سعی در موجه جلوه دادن چهرۀ زشت و سودجوی خود برآیند؛ از وجدانهای بیدار که به غبار ندانم کاریها آلوده نشده­اند می­پرسیم آیا این امور با تعالیم اسلامی که زن را ریحانه حساب می­کند نه پهلوان[6]، سازگار است؟
عوامل بی غیرتی
از جمله علل اصلی این صفت خبیثه، خود کم­بینی و ضعف نفس است که نفس را یارای دفاع و حمایت از آنچه که شرع و عرف پشتیبانی و نگهبانی از آن را بر وی واجب و ضروری شمرده است ندارد و در این حالت است که قوه غضبیه که به عنوان پاسبان انسان به او ارزانی شده است از حالت عادی خود خارج شده، راه تفریط را می­پیماید.[7]
علت دیگر، مشغول شدن به ترانه­ها و موسیقی­های حرام و مبتذل می­باشد که مرد را بی­غیرت و زن را بی­حیا می کند،[8]این مطلب با اندک توجه به چنین افرادی کاملاً مشهود و ملموس است که پیش چشمان اینان با نوامیسشان شوخی و احیاناً بی­عفتی می­کنند، اما دریغ از رگ غیرتی که در این افراد به حرکت درآید. ایشان بی غیرتی را به جایی می­رسانند که به جای ناراحتی ابراز خوشنودی کرده و به آن تشویق می­کنند و فریاد تمدن و فرهنگ مأبی سر می­دهند و متأسفانه گاهی دیده می­شود که زنان و دختران پاک مسلمان در اثر خود کم­بینی و احساس حقارت پوشالی که در برابر غربیها و خارجیها در خود احساس می­کنند بدون فکر و اندیشه و به صرف تقلید کورکورانه، طوق نحس پیروی از آنها را بر گردن آویخته، عنان اختیار خویش را به دستان نالایق آن بی­خبران می­دهند.
انواع غیرت
غیرت بر دو گونه است: غیرت پسندیده که تعریفش گذشت، اما غیرت ناپسند جایی است که به حدّ افراط برسد و مرد را نسبت به اهل خود بدگمان سازد به طورى كه بر او سخت و تنگ بگيرد و درصدد تجسّس در مسائل نهانى و درونى وی برآيد. رسول خدا صلّى اللَّه عليه و آله و سلّم «از پى­گيرى مسائل پنهانى زنان و سختگيرى و اذيّت رسانيدن به آنان» نهى فرموده است، آنجا که می­فرماید:
«زن مانند استخوان كج دنده است، اگر بخواهى راستش بكنى مى‏شكند».[9]
و نيز فرمود:
«بعضى از انواع غيرت است كه خدا و رسولش آن را دشمن دارند و آن اين است كه مرد بى‏جهت و نابجا بر اهل خود غيرت نمايد».[10]
و امير مؤمنان عليه السّلام فرمود:
«غيرت زياد بر زن منما كه هدف بدگمانى تو قرار گيرد».
و نيز در نامه خود به حضرت امام حسن عليه السّلام فرمود:
«اگر از همسران خود ناروا دیدی پس بر بزرگ و کوچک آنها نگهبان قرار ده و بپرهیز از آن که پی در پی آنها را سرزنش کنی که بر گناه حریص و نکوهش را خوار سازد»[11]
مبالغه در تفحّص و تفتيش سزاوار نيست، زيرا اين كار از بدگمانى كه از آن نهى شده‏ايم خالى نخواهد بود و بعضى از گمانها گناه است.[12]
انسانها در برابر نعمتهایی که به آنها داده شده است تکالیفی دارند که وظیفه انسان در برابر دین و آبرو و اهل و عیال و اموال خود پشتیبانی از آنهاست و کوتاهی واهمال در قبالشان (بی غیرتی) نتایج وخیمی برای خود و خانواده و هم برای اجتماع در پی دارد.

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 


1ـ احزاب/32: «فَلَا تَخْضَعْنَ بِالْقَوْلِ فَیَطْمَعَ الَّذِی فِی قَلْبِهِ مَرَضٌ وَقُلْنَ قَوْلًا مَّعْرُوفًا»؛ بنابراین به گونه‏ای هوس‌انگیز سخن نگویید که بیماردلان در شما طمع کنند و سخن شایسته بگویید!
2ـ امام علی علیه‌السلام می‌فرماید: «نعم صارف الشهوات غض الابصار»؛ چشم‌پوشی از نگاه (به نامحرم) عامل خوبی برای بازدارندگی از شهوت است. (محمدی ری‌شهری، میزان الحکمة، ج 1، ص 72)
3ـ تحریم/6: «یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا قُوا أَنفُسَکُمْ وَأَهْلِیکُمْ نَارًا»؛ اى کسانى که ایمان آورده‏اید، خودتان و کسانتان را از آتش حفظ کنید.
4ـ خداوند متعال به ابراهیم خلیل خطاب می¬کند که «ان الهک لغیور» (الکافی، ج 8، ص 372)
5ـ حکمت 305: ما زنی غیور قط.
6ـ یا اهل‌َ العراق‌! نُبئت‌ُ اَن‌ِّ نسائَکُم‌ یُدافعْن‌َ الرجال‌ فی‌ الطریق‌، اَما تَسْتَحیون‌؟ لَعَن‌ اللهُ من‌لایغار. (الکافی، ج 1، ص 154، ح 719/ محاسن، ص 115/ وسایل الشیعه، ج 20، ص 235)
7ـ بحار الانوار، ج53، ص249
8ـ الکافی ج 5 ص 537
9ـ بحارالانوار ج 76 ص 115
10ـ مسئله حجاب، صفحه: 64
11ـ الوافی؛ ج22، صص 463 و 763 ـ 765.
12ـ اگر چه این عبارت دقیقا به همین صورتی که در متن آمده، شهرتی تام و تمام یافته است اما این حدیث در برخی از منابع حدیث شیعه، از قبیل مستدرک الوسائل (ج 8، ص 255) با اندک اختلافی در تعبیر به صورت: «خیار الامور اوسطها» و در بحارالانوار(ج 74، ص 383) به صورت: «خیر الامور اوساطها» آمده است.
13ـ رسول‌الله(ص) از اصحاب پرسیدند: آیا مى‏دانید غیبت چیست؟ عرض کردند: خدا و پیامبر او بهتر مى‏دانند. فرمود: این که از برادرت چیزى بگویى که دوست ندارد. عرض شد: اگر آنچه مى‏گویم در برادرم بود چه؟ فرمود: اگر آنچه مى‏گویى در او باشد، غیبتش را کرده‌اى و اگر آنچه مى‏گویى در او نباشد، به او تهمت زده‏اى. (الترغیب والترهیب، ج3، ص515، ح1)
14ـ الکافی، ج5، ص537
15ـ نور/4: وَالَّذِینَ یَرْمُونَ الْمُحْصَنَاتِ ثُمَّ لَمْ یَأْتُوا بِأَرْبَعَةِ شُهَدَاء فَاجْلِدُوهُمْ ثَمَانِینَ جَلْدَةً وَلَا تَقْبَلُوا لَهُمْ شَهَادَةً أَبَدًا وَأُوْلَئِکَ هُمُ الْفَاسِقُونَ.
16ـ نور/3: الزَّانِی لَا یَنکِحُ إلَّا زَانِیَةً أَوْ مُشْرِکَةً وَالزَّانِیَةُ لَا یَنکِحُهَا إِلَّا زَانٍ أَوْ مُشْرِکٌ
=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=