یه بار که به سختی تونست  خودش رو از چنگ بچه های بسیجی خلاص کنه

با چشای اشک آلود نشست و با خودش می گفت:

مهدی..

خیال نکنی کسی شده ای که این ها این قدر بهت اهمیت می دن.

تو هیچ نیستی ...تو خاک پای بسیجیاتی

همین طور می گفت و اشک می  ریحت

شادی روحش صلوات